توضیحات

 سبک¬های زندگی متنوعی در خانواده پدید آمده که در حال حاضر برای اینکه هرکدام بتوانند به عنوان سبک زندگی سالم و قانونی شناخته شوند با یکدیگر رقابت می¬کنند (پیستول  و مارسون ، 2005). «بیش از این نمی‌توان به یک زندگی خانوادگی نمونه امریکایی اشاره کرد. دقت¬نظر ایجاب می¬کند که، انواع مختلف خانواده¬ها،  با الگوهای سازمانی متنوع، سبک¬های زیستن و نظم¬های زندگی را مورد توجه قرار دهیم» (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2002، ص10). در نتیجه در بحث از واژه‌ی «خانواده»، توجه به تفاوتها کارآیی بیشتری دارد. موارد زیر با توجه به صورت‌های مختلف خانواده، فراوانی بیشتری دارند:

  • خانواده هسته¬ای: یک واحد خانوادگی مرکب از شوهر، زن و فرزند یا فرزندان آنان. خانواده هسته¬ای به¬طور سنتی به عنوان عامل اصلی اجتماعی شدن نسل جوان و محافظ سنت¬های فرهنگی تلقی می-شود. این نوع خانواده به عنوان شکل¬گیری نوعی از گروه اجتماعی هم دیده شده که روابط جنسی در آن تأیید می¬شود. این شکل سنتی زندگی خانوادگی از نظر تعداد و درصد رو به کاهش است.
  • خانواده‌ی تک والد: خانواده¬ای که شامل یکی از والدین است، چه زیستی و چه انتخابی، و به‌آرامی مسئول مراقبت از خود و فرزند یا فرزندان می¬شود.
  • خانواده آمیخته (مانند ازدواج مجدد، جایگزین ) : این خانواده‌ وقتی به¬وجود می¬آید که دو نفر ازدواج می¬کنند و حداقل یکی از آنان قبلاً ازدواج کرده و دارای فرزند یا فرزندانی است (فصل 5).

دیگر شکل¬های ذکر شده‌ی خانواده معمولاً انواعی از سه شکل ذکر شده آن است، مانند موارد زیر:

  • خانواده‌ی دو شغلی : بیش ¬از 50 درصد زوجهای ازدواج کرده شوهران و زنانی هستند که هر دو درگیر شغلند (سایناک و سایناک ، 2005). خانواده¬هایی که هر زن و شوهر در آن درگیر شغلی هستند که استمرار دارد، و نسبت به آن تعهد بالایی دارند، به¬عنوان زوج‌های دوشغلی شناخته می‌شوند (گیلبرت، 1994). بیش از یک میلیون از این زوجها سفر می¬کنند، که در آن «شوهر به صورت ارادی از خانه جدا می¬شود و برای انطباق با اقتضائات شغلی جای دیگری می¬رود» (رودس ، 2002، ص 399). تعداد قابل توجهی از این زوجها به عنوان (DINK)  ها شناخته می‌شوند (یعنی دارای دو درآمد و بدون فرزند).

صرف¬نظر از وجود تفریح و سفر و اینکه خانواده دارای فرزند است یا خیر، ایجاد تعادل بین شغل و زندگی خانوادگی می¬تواند منجر به رضایت یا تعارض شود. میزان تأثیر مشارکت در یک بعد (مثل کار) بر مشارکت در بعد دیگر (مانند خانواده) به سر‌ریز  نامیده می¬شود (تنانت  و اسپری ، 2003). یادگیری مهارت¬های جدید، منعطف ماندن، بررسی و بازبینی مستمر کار و خانواده در زوجهای دوشغلی برای رسیدن به تعادل و بهبود خانواده ضروری است.

  • خانواده‌ی بدون فرزند : زوجهای بدون فرزند کسانی هستند که آگاهانه تصمیم می¬گیرند فرزند نداشته باشند و یا به¬صورت اتفاقی (مثل ازدواج دیرهنگام) و یا زیستی (مثل نازائی) بی-فرزند می¬مانند. این نوع خانواده¬ها درصد بالایی از زوج‌ها را تشکیل می¬دهند. برای نمونه در حدود 22 درصد زنانی که بین سالهای 1956 تا 1972 در ایالات متحده متولد شده¬اند هرگز فرزندی نداشته¬اند (اداره سرشماری امریکا، 2000). زوجهای بدون فرزند به عنوان یک گروه فرصت¬ها و مزیت¬هایی دارند، مانند استرس کمتر، درآمدهای احتیاطی بیشتر، و فرصت¬های بهتر برای خدمت در اجتماع، لیکن با فشارهایی مواجه می¬شوند و ممکن است به همان نسبت داغ (برچسب ) بخورند (گولد و ویلسون، 2002). این گروه از زوجها ممکن است به خاطر فرزندانی که هرگز نداشته¬اند سوگواری کنند و یا زوجهایی نامیده شوند که شانسی برای بچه¬دار شدن نداشته¬اند (مک گلیدریک و والش، 1999).
  • خانواده¬های دارای فرزندان با نیازهای خاص: یک خانواده دارای فرزند یا فرزندان با نیازهای خاص چالش¬های بسیاری دارد که ناشی از وابستگی این نیازها به ناتوانی¬های ذهنی، جسمی و یا هر دو است (گروسمن و اوکان ، 2009). چنین خانواده¬هایی باید به¬طور مستمر با سیستم¬های بیرونی همچون سرویس¬های پزشکی و روان‌شناسی ویژه روبه‌رو شوند. در این خانواده¬ها والدین باید با فقدان رؤیاهایی که ممکن است درباره‌ی فرزندانشان داشته-باشند نیز دست و پنجه نرم کنند و برای انطباق با شرایط فرزند یا فرزندان در شرایط شغلی خود همانند روابط‌شان اصلاحات و تغییراتی را به¬وجود آورند.
  • خانواده‌ی سالمند: خانواده‌ی سالمند خانواده¬ای است با کسانی که سن ازدواج آن‌ها 25 سال یا بیشتر است. موضوع مرتبط با این نوع خانواده سلامت، انتقال و بازنشستگی، بیوگی و دوران طولانی ازدواج است (والش، 1999). خانواده¬های سالمند درگیر سروسامان دادن فرزندان جوان و گاهی نیز مراقبت از نوه¬های خود می¬باشند.
  • خانواده‌ی چند نسلی : این نوع از خانواده از هم¬خانه¬هایی تشکیل شده که شامل فرزند، والدین و پدربزرگ¬ها و مادربزرگ¬ها است (هاریگان ، 1992). در سال 2020 بسیاری از خانواده¬های امریکای شمالی شامل حداقل چهارنسل خواهند بود (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2002). دو عامل -اقتصاد و پیشرفت‌های پزشکی – در افزایش این نوع خانواده مؤثر است. پژوهش¬ها نشان داده در خانه¬های چندنـسلی کـه در آنـها پدربـزرگ یا مـادربزرگ وجـود دارد، درگیـری و ارتبـاط آنـها با نوجـوانان بـا مسائـل عاطفـی کمتـر و رفتار اجتـماعی بیشتـری همـراه است (آتـار- اسکـوارتز ، تن ، باچنان ، فلوری و گریگز ، 2009). درگیری پدربزرگ یا مادربزرگ ارتباطی قوی با کاهش مشکلات «در بین نوجوانان دارای والدین تنها و خانواده‌های ترسیم شده نسبت به خانواده¬هایی دارد که هم پدر و هم مادر تنی دارند (ص 67).
  • خانواده با سرپرستی جد : مجموع فرزندان کمتر از 18 سال امریکا در سال 2000 بالغ بر 1/72 میلیون نفر بود که تقریباً 6 میلیون نفر از آنان در خانواده¬هایی با سرپرستی اجدادشان زندگی می‌کرده¬اند (لور و ویلسون، 2005). بیشتر اجدادی که نوه¬های خود را مراقبت می¬کنند، این کار را به واسطه طلاق فرزندان، اعتیاد، غفلت یا مسامحه در انجام وظایف پدری و مادری، حاملگی دوره‌ی نوجوانی، ایدز، بیکاری، حبس، یا مشکلات بهداشت روانی به عهده می¬گیرند (آدانر، هنیتون و گرامز ، 2007، ص18). 47 درصد خانواده¬های اجدادی منحصراً توسط مادربزرگ¬ها نگهداری می‌شوند، درحالی‌که پدربزرگ¬ها فقط 6 درصد این خانواده¬ها را اداره می¬کنند (آدانر و دیگران، 2007). در بین خانواده¬های با سرپرستی اجداد، درحدود 35 درصد توسط امریکایی¬های افریقایی تبار سرپرستی می‌شدند (گیبسون، 2002، کلچ- اولیور ، 2008). درحالی‌که تعداد کودکان تحت سرپرستی خانواده‌های اجدادی فقط کمی بیش از 8 درصد جمعیت کودکان این دامنه‌ی سنی است. این روند از سال 1990 یک رشد 65 درصدی را در چنین خانواده¬هایی داشته¬است. این خانواده¬ها به عنوان یک گروه به زندگی در نواحی شهری تمایل دارند و فقیرند.
  • خانواده‌ی نظامی : بیش از دومیلیون نفر در امریکا در نیروهای نظامی خدمت می¬کنند. از این افراد ازدواج کرده و فرزند دارند. خانواده¬های نظامی با مسائل ویژه¬ای مواجهند که به ماهیت شغلی پرسنل نظامی و استمرار در نقل مکان‌هایی که باید داشته¬باشند مربوط می¬شود (هال، 2008). هرچند سال یک¬بار خانواده¬های نظامی با چالش دریافت حمایت، سازگاری یافتن، ایجاد یا بازسازی روابط و یک احساس اجتماعی مواجه می¬شوند (کاسترو، 2006، کی ، 2003). این خانواده‌ها در یک وضع نامعیـنی از این جهت هم قرار دارند که حوادث جهانی یا ملی مثل مأموریت در جبهه¬های خطرناک اقیانوس¬ها ممکن است تأثیری بر یک یا تعدادی از اعضای خانواده آنها، بگذارد (پاولیچین ، 2003). علاوه¬براین، خانواده¬های نظامی با مسائلی مواجهند که زوج‌های دوشغلی یا تک والد با آن‌ها روبه‌رو هستند، لیکن در وضعیتی پر تنش¬تر یا بحرانی¬تر (بوئن و اورتنر ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *