جعبه ابزار قاطعیت

توضیحات

هدف اصلی آموزش قاطعیت کمک به افراد است تا ديدگاه خودشان را نسبت به خود تغيير داده و اصلاح نمايند، قاطعیت خود را بهبود بخشند، بطور مناسب عواطف و تفکرات فردی خود را نشان دهند، و بيشتر از گذشته اعتماد به خود را برقرار سازند (آلبرتی و امونز،2001). آموزش قاطعیت بر اين زمينه متمرکز است که افراد چگونه به تعاملات مشکل در زندگی روزانه پاسخ دهند. بسياری از متخصصان معتقدندکه سه نوع واکنش در زندگی روزانه وجود دارد: ردکردن[1] ، درخواست نمودن[2] ، و بيان تفکرات[3] (آلبرتی و امونز،2001). آموزش قاطعیت بوسيله جعبه ابزار[4] همراه آن کامل می شود. جعبه ابزار قاطعیت مجموعه ای بسيار مفيد از مهارت های کلامی و غيرکلامی است که افراد را قادر می سازد بطور مؤثر با ديگران تعامل برقرار نمايند.جعبه ابزارقاطعیت به نقل از هلند و وارد(2002) در جدول زیر آمده است.

جعبه ابزار قاطعیت

جعبه قاطعیت
زبان بدن

در موقعيت قرار گرفتن يا صحنه چيدن

ابراز احساسات

صريح بودن

ماندن با آن

همدلی نمودن

کار برای توافق و مصالحه

 

زبان بدن: لازم است افراد آگاهی خود را از زبان بدن خودشان به منظور برقراری ارتباط قاطعانه افزايش دهند.پژوهشی نشان دادکه حداقل 75% ارتباط های افراد با ديگران در سطح غيرکلامی[5] رخ می دهد(هلند و وارد،2002). عدم تناسب  بين پيام های کلامی و غير کلامی سودمندی و مؤثر واقع شدن آنچه را که افراد در تلاش برای گفتن آن هستند را کاهش می دهد. بدين دليل که افراد نمی توانند بطور کامل زبان بدن خود را ببينند، لازم است از ديگران در اين مورد بازخورد دريافت کنند و در اين مورد ايفای نقش فرصت عالی برای انجام اين کار است.احساس قوی بودن و تعادل بدنی داشتن همراه با گام نهادنِ استوار و محکم به افراد کمک می نمايد احساس برابری نموده و افراد را متقاعد می سازد تا به آنچه که انجام می دهند اعتماد داشته باشند.برقراری و نگهداری تماس چشمی راحت و مستقيم يکی از الگوهای باز و صادقانه ارتباط قاطعانه است. اشارات بدنی غير ضروری می توانند آشفته ساز باشند و ممکن است اضطراب ما را نشان دهد و حاکی از رفتار غير قاطعانه هستند، در حاليکه اشارات بدنی مطمئن و بی پروا که بر آنچه می گوييم تأکيد می نمايد،پيام های کلامی ما را تقويت می نمايند.

لازم است افراد در تعاملات خود با ديگران برای تنظيم رفتار قاطعانه به فضا، فاصله و موقعيت بدنی خود در ارتباط با ديگران توجه نمايند. بسيار نزديک بودن با ديگران می تواند بسيار ترساننده باشد،درست مشابه آن بسياردور بودن از ديگران می تواند احساس گسستگی و فقدان علاقه را در فرد بوجود آورد.

يک حالت نشانگر مثبت اين است که خودمان را در ارتباط با ديگران زمانی که در واقع در درون خود احساس خشم داريم، متبسم وخندان[6] بيابيم.آگاه بودن از زبان بدن اولين قدم در توانمند شدن افراد در ايجاد تغيرات کوچک می باشدکه در اغلب موارد برای اطمينان از اينکه پيامی قاطعانه را صادر نموده اند، مورد نياز است.

رفتار قاطعانه در محدوده ارتباط متساوی بين انسان ها رخ می دهد. بطوری که افراد نياز دارند که مطمئن باشند با سازگار نمودن قد و قامت خود با ديگران در يک سطح فيزيکی مساوی با افراد ديگر در تعامل وگفتگو هستند. اين مورد بخصوص در زمانی که با افراد معلولی که در صندلی چرخ دار( ويلچر) نشسته اند، همچنين در زمانی که با کودکان و افراد کوتوله يا کم رشد صحبت می نمايند، مهم است.

شايد مهم ترين جنبه زبان بدن شيوه استفاده از صدا باشد. تکيه صدا می تواند تفاوت هايی را روشن سازد. صحبت با حاشيه های طعنه آميز و نيش دار در تکلم افراد حتی اگر کلمات  بصورت قاطعانه بيان شوند، پرخاشگری اساسی آنها را نشان می دهد. سرعت تکلم در ارتباطات بين فردی  اغلب اضطراب را نشان می دهد. آهسته نمودن سرعت تکلم به افراد کمک می نمايد آرام، دقيق و قاطعانه صحبت نمايند.لازم است افراد مطمئن شوند که صحبت آنها به اندازه کافی بلند و رسا است.حتی پاسخ های قاطعانه در صورتی که شنيده نشوند هيچ تأثيری ندارند.به همين شيوه اگر صحبت افراد بسيار بلند است، بررسی آن مفيد است، در چنين مواقعی بخصوص وقتی کسی گوش نمی دهد، پيام های پرخاشگرانه ارائه می شوند. زبان بدن همچنين تحت تأثير شيوه احساس و ادراک افراد قرار می گيرد.حتی اگر  انسان ها به دقت بکوشند احساسات خود را انکار نمايند و آنها را پس بزنند، اين احساسات در جای ديگر و به شيوه ای ديگر بروز می نمايند(هلند و وارد،2002).

در موقعيت قرار گرفتن يا صحنه چيدن : اين کار هنر احساس کنترل نمودن بر يک موقعيت است که حداکثر فرصت را به افراد برای  بروز رفتار قاطعانه و پيامد رفتار قاطعانه می دهد. احساس قوی بودن از احساس مهيا بودن ناشی می شود، بطوری که اين احساس برای افراد مشخص می نمايد که چه چيزی را می خواهند بگويند و چگونه آنرا بيان می نمايند.بهتر است افراد در هر موقعيت ممکن، مکان و زمانی را برای ملاغات با ديگران انتخاب نمايند تا مطمئن شوند عقايد روشنی از آنچه می خواهند ارائه نمايند، دارند.

 ابراز احساسات: ابراز احساسات خود به ديگران از پيچيده ترين مهارت ها است و در عين حال از مؤثرترين مهارت ها در قاطعیت است. با استفاده از اظهارات« من» افراد مسئوليت احساساتی را که بيان می نمايند به عهده می گيرند. اين احساسات می تواند مثبت يا منفی باشد.آنچه اهميت دارد ابراز صادقانه احساسات بدون سرزنش افراد ديگر بخاطر اين احساسات است.

صريح بودن: صحبت نمودن به شيوه ای که بطور دقيق معنی و منظور افراد را به ديگران انتقال دهد يکی از اساسی ترين مهارت های قاطعیت است. وقتی افراد اطمينان ندارند و تمايل دارند اظهارات خود را بطور غير ضروری شاخ و برگ دهند، ابراز قاطعانه وجود ندارد. تکلم بشيوه مختصر و مشخص حاکی از رفتارقاطعانه است، همچنين وقتی که منظور افراد از صحبت شان روشن است، آنها بطور مؤثرانه­ای با ديگران در تعامل هستند.

ماندن با آن و همدلی نمودن: اين دو مهارت بدين دليل با هم آورده می­شوند که همپوشی دارند و بهتر است در تعاملات افراد اين دو مهارت ها درکنار هم بکار روند. ماندن با آن هنر پافشاری بر درخواست و اظهارات خود و مقاومت در برابر منحرف شدن از آنها است. همدلی نمودن شامل تصديق کلامی وضعيت يا احساسات فرد ديگری است و نشان دهنده احترام خالصانه برای حقوق ديگران و فهم نقطه نظرات ديگران می باشد. استفاده توأم اين دو مهارت افراد را قادر می سازد از بدام افتادن توسط تفاسير بی ربط و دستکاری کننده اجتناب نمايند.

همدلی ظرفيت احساس، درک، فهم و شناسايی نيازها، علايق و نقطه نظرات ديگران است. طبق ديدگاه ديوتسچ[7] و مادل[8] (1975) همدلی دو جزء اساسی دارد:1- جزء عاطفی، يعنی ،پاسخ و واکنش به تجربه هيجانی فرد ديگر( اسميت[9] و همکاران،1989)؛ و 2- جزء شناختی، يعنی، فهم وضعيت ديگران و قرار دادن خود در وضعيت آنها يا ديدن دنيا از چشم ديگران و بطريقی غير داورانه (ديويس،1983). هر دو جنبه با عمل و تعاملات اجتماعی مرتبط است. همدلی مشارکت نمودن و حتی احساس نمودن تجربه روانی فرد ديگری است. آنچه در رفتار همدلانه مهم است، پذيرش ديدگاه های مخالف ديگران به آسانی و پيشنهاد کمک در موقعيت های مسأله دار است.

همدلی باعث تحريک دوستی ها و کمک به تداوم دوستی ها می شود،کيفيت روابط خانودگی را بهبود بخشيده و به ارتقاء سلامتی کمک می نمايد، عمل اخلاقی را تحريک نموده و انواع مختلف رفتارهای اجتماعی مثل تعاون و همکاری را برمی انگيزد (بريمز و سوهل،1995) و باعث کمک نمودن به ديگران (ديويس،1983،1994)، نوع دوستی، و اراده گرايی (آنگر و تهاملری،1997) در شرايط عادی و استثنايی می شود. اين موارد ، دلالتی بر پيچيدگی همدلی هستند،که به نحو پيچيده با رفتار قاطعیت همراهی دارد.

مدت مديدی است که قاطعیت و همدلی موضوع توجه خاص روانشناسان بوده است (بريمز و سوهل،1995). برخی پژهشگران معتقدند که قاطعیت و همدلی قطب­های متضاد هم هستند و برخی ديگر معتقدند که اين دو متغير مستقل از هم هستند (منوکين و همکاران،1999). يک شخص ممکن است همزمان سطوح بالايی از همدلی و قاطعیت را نشان دهد. در اغلب موارد، هر دو مهارت مورد نياز هستند، مثل مواقعی که افراد در تعارضات وساطت و مذاکره می نمايند.

قاطعیت و همدلی با دامنه چند بعدی رفتارهايی از جمله مبادرت ورزی و بخصوص تعاملات همراه است. قاطعیت و همدلی بطور مؤثرانه ای اثر قوی بر روابط اجتماعی مهم دارد و بطور آگاهانه و ناآگاهانه باعث شکل دهی فرايندی های مؤثر ارتباطی متقابل، پويا و ر ضايتبخش می شوند ( داک ،1990). شواهد پژوهشی نشان می دهد که روابط اجتماعی وقتی جنبه های به هم پيوسته زير وجود داشته باشند،سيال و روان است. اين عناصر رفتاری عبارتند از( ليزارگا و همکاران،2003):

  • دادن وگرفتن بازخورد مناسب
  • ارج گذاشتن و اهميت دادن به نقش ديگران
  • گوش دادن فعالانه و باتوجه و اجتناب از قطع نمودن مباحثات ديگران
  • مشارکت در زمان های مناسب، و ارائه اطلاعات فردی برای خودابرازی بطور واضح
  • پذيرش هرآنچه که در گفته های فرد ديگر نمود حقيقت است
  • پذيرش و احترام به حق ديگران برای بيان عقايدشان بطور آزادانه
  • کنترل حرکات بيانگر و وضعيت بدنی خود

بديهی است که اين جنبه های متمايز با انگيزه های و هيجانات هر گوينده ای تحت تأثير قرار می گيرد.

کار برای توافق و مصالحه: تمايل افراد برای غلبه يافتن و پيروزی در يک موقعيت خاص می تواند وسيله­ای باشد که گاهی اوقات باعث اجتناب از استفاده نمودن از توافق ومصالحه بعنوان يک مهارت بسيار مفيد در ارتباطات بين فردی و قاطعيت رفتار می شود. درک وضعيت افراد ديگر بدين معنی است که افراد می توانند در اغلب موارد يک مسأله را با رسيدن به نتيجه ای مورد توافق متقابل برطرف نمايند و در نهايت هر دو طرف احساس رضايت دارند. کار برای توافق و مصالحه وسيله ای مؤثر برای رسيدن به راه حل و اجتناب از به بن بست رسيدن است (هلند و وارد،2002).

باور پايه در زمينه آموزش قاطعیت اين است که تغيير رفتار به تغيير نگرش ها و احساسات می انجامد و برآيند( نتيجه) اين تغييرات بالا رفتن عزت نفس است. وقتی  افراد جسارت نشان می دهند انتخابات خودشان را دارند، اعتماد به نفس بيشتری احساس می نمايند و درباره خود به عنوان يک شخص احساس بهتری پيدا می نمايند. برنامه آموزش قاطعیت يک شکلی از برنامه های اصلاح خويش است که به قصد توانمندتر کردن و کارآمدتر کردن شخص طراحی شده است.

قاطعیت به دلايلی برای همه افراد دارای اهميت اساسی است:

  • نخست اينکه، توانايی ابراز خويش يک مهارت مطلوب و گاهی اوقات برای بقای انسان ضروری است.
  • دوم اينکه، توانايی بيان احساسات، خواسته ها و نيازها مؤلفه مهم سلامت روانی افراد است.
  • سوم اينکه، معمولاً اشخاصی که در ابراز خود مشکل دارند، در مقايسه با اشخاصی که از توان ابراز خود برخوردارند، احساس عزت نفس پايين، افسردگی و اضطراب بی دليل در موقعيت های بين فردی را بيشتر گزارش می نمايند. بعلاوه، آنها اغلب شکايات بدنی مختلف مانند سردرد، کمردرد و يا ناراحتی های معده بيان می نمايند.

افرادی که قاطعیت را فرا گرفته، احساس اعتماد به نفس بيشتري را گزارش می نمايند و واکنش های مثبت تری از سوی ديگران دريافت می نمايند. چنين افرادی در موقعيت های اجتماعی، اضطراب کمتر و نيز مشکلات بدنی کمتری را گزارش می نمايند. قاطعیت بخش منحصر به فرد رفتار انفعالی از يک سو  و پرخاشگری از سوی ديگر است. قاطعیت  در تماس با احساسات مثبت و منفي خود بودن است بعبارتی پافشاری برحقوق مشروع خويشتن در عين حال ملاحظه نيازها و حقوق سايرين است ، همچنين پافشاری نمودن روی رفتار احترام آميز با خويشتن است.

بطور خلاصه، قاطعیت يک عنصر اساسی برای تعاملات روزمره تلقی می شود که با پيشايندها و پيامدهای متعددی همراه است. آموزش صحيح به اين دسته از افراد جامعه در مورد اين پيش آيندها و پيامدها و راهبردهای کنترل آنها از برنامه های سودمند در زمينه آموزش های سلامت و تندرستی است و حاصل آن کنترل و کاهش آسيب های روانی- اجتماعی در اين قشر نوپا و آينده ساز جامعه است.

[1]- refusal

[2]- demanding

[3]- expression  

[7]- Deutsch

[8]- Madle

[9]- Smith

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *